-
وقتی که با چندین مورد کاری که نیازمند اقدام فوری بوده، مواجه شده ام به انجام آسان ترین مورد تمایل داشته ام.
-
کارهای مهم تر را در موقعی از روز انجام می دهم که احساس می کنم در آن اوقات عملکرد بهتری دارم.
-
بیشتر اوقات کارهایی را که شخص دیگری می تواند انجام دهد را خودم انجام نمی دهم.بلکه این نوع کارها را به دیگران تفویض میکنم.
-
حتی اگر جلسات و ملاقات ها فاقد هدف مشخص و مفید باشند که من را آشفته سازد با این حال من وقتم را به آن اختصاص خواهم داد.
-
قبل از مطالعه دقیق مکتوبات ابتدا به صورت گذرا مطالب را می خوانم و مطلبی را که نسبت به زمان مصروفه از بازدهی پایینی برخوردار باشد مطالعه نمی کنم.
-
اگر در روز حتی یک کار مهم هم انجام ندهم زیاد ناراحت نمی شوم.
-
کارهای جزئی را در زمانی از روز انجام می دهم که انرژی و خلاقیتم در حداقل است.
-
مکان کارم همیشه مرتب و تمیز است.
-
درب اتاقم همیشه به روی افراد باز است. من هرگز کارم را در خلوت کامل انجام نمی دهم.
-
تمام وقت روزانه ام از شروع تا پایان برنامه ریزی شده است.
-
دوست ندارم کارهایی را که بایستی در روز انجام دهم فهرست کنم زیرا من ترجیح می دهم به حوادث روزانه همانگونه که اتفاق می افتد از خود واکنش نشان دهم.
-
من مقداری از زمانم را در هر روز یا در هر هفته برای فعالیت هایی که از اولویت برخوردار است اختصاص می دهم.