-
به صورت روزانه یا هفتگی برای خودم اهداف خیلی ویژه ای را تعیین می کنم که مرا به سمت آنچه که می خواهم انجام دهم سوق می دهد.
-
بیشتر از مهارت ها و استعدادهایم استفاده می کنم.
-
وقتی یک مربی یا سرمربی به من می گوید چطور اشتباهم را که خودم مسبب آن بودم اصلاح کنم، من این موضوع را شخصی تلقی کرده و احساس ناراحتی می کنم.
-
وقتی من در یک رقابت ورزشی هستم می توانم روی توجه خودم تمرکز کنم و مانع حواس پرتی ام شوم.
-
در طول یک رقابت صرفنظر از اینکه چگونه همه چیز بد پیش می رود، مثبت و مشتاق باقی می مانم.
-
تمایل به بازی بهتر تحت فشار دارم چرا که فکر می کنم با دقت بیشتری بازی می کنم.
-
افکار دیگران در مورد عملکرد من، کمی باعث نگرانی من می شود.
-
تمایل دارم برنامه ریزی زیادی جهت دستیابی به اهداف خودم انجام دهم.
-
احساس می کنم این اعتماد بنفس من است که باعث می شود من به خوبی بازی کنم.
-
وقتی که یک مربی یا سرمربی از من انتقاد می کند بجای اینکه فکر کنم به من کمک کرده است، ناراحت میشوم.
-
به آسانی افکارم را از چیزهای مداخله گری مثل دیدن یا شنیدن چیزی محفوظ نگه می دارم.
-
به واسطه نگرانی در مورد اینکه چطور عمل خواهم کرد به خودم فشار زیادی وارد می کنم.
-
برای هر تمرین خودم یک هدف عملکردی تنظیم می کنم.
-
نیاز ندارم که خودم را تحت فشار تمرین و بازی سخت قرار دهم. من صد در صد آماده ام.
-
اگر یک مربی از من انتقاد کند یا بر سرم فریاد بکشد من اشتباه خودم را تصحیح می کنم بدون اینکه از این موضوع ناراحت شوم.
-
با موقعیت های غیر منتظره در ورزش خودم به خوبی کنار می آیم.
-
وقتی همه چیز برای من بد پیش می رود به خودم می گویم آرام باش و این کار به من جواب می دهد.
-
هر چه بیشتر در طول بازی تحت فشار باشم، لذت بیشتری می برم.
-
تا مادامی که در حال رقابت هستم، در مورد اشتباهاتم و یا درست انجام ندادن وظایفم نگرانم.
-
قبل از شروع مسابقه، طرح مسابقه را در ذهنم تمرین می کنم.
-
هنگامی که من احساس تنش زیادی می کنم می توانم بدنم را سریعا آرام کنم و خودم را به آرامش برسانم.
-
برای من شرایط و موقعیت های پرفشار، چالش هایی هستند که از اتفاق افتادن آنها استقبال می کنم.
-
سعی می کنم تصور کنم که اگر من شکست بخورم یا اشتباه احمقانه ای مرتکب شوم، چه اتفاقی خواهد افتاد.
-
بدون توجه به اینکه چه اتفاقاتی برای من پیش خواهد آمد. کنترل هیجانی خودم را حفظ می کنم.
-
به آسانی می توانم توجه و تمرکزم را بر روی یک شی یا یک شخص هدایت کنم.
-
وقتی من در رسیدن به اهدافم ناکام می مانم، باعث می شود که سخت تر تلاش کنم.
-
با گوش دادن دقیق به پیشنهادات و دستورالعمل های مربیان و سرمربی، مهارتهایم را بهبود می بخشم.
-
وقتی تحت فشار هستم کمترین اشتباهاتم را انجام می دهم، چرا که من بهتر تمرکز می کنم.